تشدید بحران در اوکراین و آغاز عملیات نظامی روسیه در این کشور منبع نگرانیهای مختلفی برای کشورهای آسیای میانه شده است که تأثیرپذیری منفی اقتصادی و امنیتی را باید علت نگاه محافظهکارانه این کشورها در همراهی با اقدام مسکو دانست
پایگاه رهنما:
حران اوکراین به دلایل بسیاری جدیترین بحران در حوزه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است. این بحران بسیار شدیدتر از جنگ سال ۲۰۰۸ روسیه و گرجستان میباشد، که تأثیر آن محدود بود. بحران اوکراین به یک رویارویی جدی بین روسیه و غرب تبدیل شده است و در این میان کشورهای آسیای مرکزی با نگرانی از تأثیرپذیری از این تنش و رویارویی روسیه و غرب، بحران اوکراین را با دقت دنبال میکنند.
مواجهه محتاطانه آسیای میانه با جنگ اوکراین
جمهوریهای آسیای میانه به عنوان کشورهای تازه استقلال یافته پس از تجزیه اتحاد جماهیر شوروی به عنوان حیاط خلوت روسیه همواره دارای روابط استراتزیک با مسکو بودهاند. اما با وجود مشارکت استراتژیک با کرملین، هیچ یک از دولتهای آسیای مرکزی از حمله روسیه به اوکراین حمایت جدی نکرده و از پذیرش استقلال لوهانسک و دونتسک تاکنون سرباز زدهاند.
حتی با وجود آنکه سه کشور قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان عضو سازمان امنیت جمعی به عنوان یک بلوک نظامی منطقهای تحت رهبری مسکو، هستند، اما در مواجهه با قطعنامه روز چهارشنبه مجمع عمومی سازمان ملل تنها به دادن رای ممتنع بسنده کردند. ازبکستان نیز اگرچه عضو سازمان پیمان امنیت جمعی نیست، اما این کشور همچنان همکاریهای اقتصادی و نظامی گستردهای با روسیه دارد، ولی این کشور نیز از دادن رای منفی به قطعنامه ضد روسی امتناع کرد.
حتی گزارشهای تأیید نشدهای از سوی رسانههای آمریکایی مبنی بر اینکه قزاقستان درخواست مسکو برای اعزام نیرو به اوکراین را رد کرده است، در روزهای گذشته منتشر شد.
همچنین در حالی که سادیر جپاروف رئیس جمهور قرقیزستان، تنها رهبر آسیای مرکزی بوده است که حمایت صریح خود را از روسیه اعلام کرد و در یک پست فیسبوک در ۲۲ فوریه (۳ اسفند) گفت که «عدم پیروی از توافقنامه مینسک باعث شد نیروهای روسی وارد دونباس شوند و این اقدام "اقدامی ضروری" برای محافظت از جمعیت دونباس است»، اما بیانیه وزارت امور خارجه قرقیزستان در مورد وضعیت اوکراین در مقایسه با حمایت آشکار جپاروف، محدودتر و بی طرفانهتر بود. در بیانیه این وزارتخانه به روابط تاریخی با روسیه و اوکراین اشاره شده و بر راهحل مذاکره برای حل و فصل صلح آمیز بحران ابراز امیدواری شده است.
وضعیت پیرامون گفتگوی شوکت میرضیایف، رئیس جمهور ازبکستان و ولادیمیر پوتین، نیز چندان روشن نیست. پس از تماس تلفنی روسای جمهور در ۲۵ فوریه، کرملین با انتشار بیانیهای اعلام کرد که میرضیایف " درباره فعالیتهای روسیه در اوکراین ابراز حمایت درک کرده است. " یک روز بعد، این بیانیه توسط دفتر مطبوعاتی رئیس جمهور ازبکستان تصحیح شد و گفت که ازبکستان نسبت به وضعیت اوکراین بیطرف است و از اولویت هنجارهای بین المللی در تنش زدایی اوضاع حمایت میکند.
با این حال مواضع کشورهای آسیای میانه با دیدگاه غربیها بسیار فاصله دارد و به طور کلی این درک وجود دارد که روسیه از منافع ملی خود در اوکراین محافظت میکند و نقش گسترش ناتو به سمت شرق در ایجاد بحران تأثیرگذار بوده است.
برای مثال وزرای خارجه کشورهای اسیای میانه طی یک نشست مجازی در ۲۸ فوریه با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، از تأیید مواضع واشنگتن که حمله روسیه به اوکراین را محکوم کرد امتناع ورزیدند.
آسیبهای اقتصادی و امنیتی بحران اوکراین برای دولتهای آسیای مرکزی
تشدید بحران در اوکراین و آغاز عملیات نظامی روسیه در این کشور منبع نگرانیهای مختلفی برای کشورهای آسیای میانه شده است که تأثیرپذیری منفی اقتصادی و امنیتی را باید علت نگاه محافظهکارانه این کشورها در همراهی با اقدام مسکو دانست.
در بعد اقتصادی به طور حتم تحریمهای غرب علیه روسیه بر وضعیت اقتصادی کشورهای آسیای میانه تأثیرگذار خواهد بود. نیروی مشغول به کار این کشورها در روسیه و حوالههای نقدی که این مهاجران برای خوانوادههایشان ارسال میکنند سهم بسزایی از نگرانیهای دول آسیای میانه را به خود اختصاص داده است. بیش از ۳ میلیون ازبک در روسیه کار میکنند. بر اساس آمار رسمی تاجیکستان بیش از ۱.۶ میلیون نفر و ۶۲۰۰۰۰ شهروند قرقیزستان در این کشور مشغول به کار هستند.. به زبان ساده، از هر ۱۰ شهروند این سه کشور، یک نفر در روسیه کار میکند. دادههای بانک جهانی نشان میدهد که حوالههای ارسالی از روسیه تقریباً یک سوم تولید ناخالص داخلی (GDP) تاجیکستان، ۲۸ درصد برای قرقیزستان و بیش از ۱۲ درصد برای ازبکستان را تشکیل میدهد.
تأثیر اقتصادی این بحران به ویژه در تاجیکستان به شدت محسوس خواهد بود. حدود یک سوم اقتصاد کشور متکی به حوالههایی است که توسط مهاجران کارگری که روبل درآمد دارند به خانه ارسال میکنند. در هفته گذشته ارزش سامانی تاجیکستان در برابر روبل ۱۵ درصد کاهش یافته است. این در حالی است که در همسایگی نزدیک آسیای مرکزی، هیچ اقتصاد دیگری وجود ندارد که بتواند این همه کارگر مهاجر را جذب کند.
این اولین بار نیست که مهاجران آسیای مرکزی خود را در نبردهای ژئوپلیتیکی بین روسیه و غرب تحت فشار میبینند. تحریمهای اعمالشده توسط ایالات متحده در سال ۲۰۱۴، حوالههای ورودی تاجیکستان را بین سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۶ به نصف کاهش داد. این رقم برای ازبکستان تقریباً ۳۰ درصد و جمهوری قرقیزستان ۲۵ درصد در یک سال کاهش یافت.
در ۲۸ فوریه، بانک مرکزی روسیه صادرات دلار توسط اتباع خارجی از روسیه را ممنوع کرد. تاجیکستان، قرقیزستان و ازبکستان به شدت به حوالههای نیروی کار که توسط کارگران مهاجر در روسیه به خانه ارسال میشود، متکی هستند. فشار بر روبل، محدودیتهای بانکی بر خارجیها و - در درازمدت – کوچک شدن بازار کار در روسیه تأثیر اقتصادی فوری و عمیقی بر آسیای مرکزی خواهد داشت.
پروژههای سرمایهگذاری روسیه در منطقه که توسط بانکهای تحت تحریم تامین مالی میشوند، باید لغو شوند. در صورت ضربه زدن به بخش انرژی، صادرات به اروپا از طریق روسیه و فروش نفت و گاز نیز ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد.
در قزاقستان، تنها با وجود مداخلات ۱۳۷ میلیون دلاری بانک ملی در این هفته، ارزش پول ملی طی ساعاتی پس از انتشار اخبار مربوط به بمباران روسیه، ۱۳ درصد در برابر دلار کاهش یافت. بانک مرکزی برای جلوگیری از تداوم این وضعیت و رشد تورمی قیمتها، نرخ بهره را از ۱۰.۲۵ درصد به ۱۳.۵ درصد در ۲۴ فوریه افزایش داد.
بانک قرقیزستان نیز شاهد وضعیت مشابهی بود و «سوم قرقیزستان» از ۸۴ به دلار به حدود ۹۵ کاهش یافت. وزارت دارایی به سرعت بانکها را از فروش دلار منع کرد و بسیاری از صرافیها را مجبور کرد درهای خود را ببندند.
علاوه بر بعد اقتصادی در حوزه امنیتی نیز آسیای مرکزینشینها نگران گسترش رویاروییهای غرب و روسیه هستند.
قبل از بحران اوکراین، کشورهای آسیای مرکزی پیامدهای خروج ایالات متحده و ناتو از افغانستان و بازگشت طالبان را به عنوان یک تغییر بزرگ در محیط امنیتی آسیای مرکزی تجربه کردند.
بدون شک، سطح خصومت و تقابل روسیه و غرب پس از حمله به اوکراین، هر گونه تلاش جمعی را برای ایجاد ثبات در افغانستان بسیار سختتر خواهد کرد.
این موضوعات موجب شده تا کشورهای آسیای مرکزی در حالی که جای پای بزرگ روسیه در زندگی امنیتی و اقتصادی خود را پذیرفته اند، سعی کرده اند سیاستهای خارجی "چند وجهی" را اجرا کنند. برای این کشورها داشتن روابط متوازن با روسیه، چین و ایالات متحده در بلندمدت مهم است چنانکه آنها سعی میکنند مسکو را متقاعد کنند که باید راه حلهایی برای بحران پیدا کرد.
ارسال نظرات